عشق لالایی بارون تو شباست نم نم بارون پشت شیشه هاست لحظه ی شبنم و برگ گل یاس لحظه ی رهایی پرنده هاست لحظه ی عزیز با تو بودنه آخرین پناه موندن منه
به هرکس می نگرم در شـکایت است
وقتي رسيدي كه شكسته بودم از همه ي آدما خسته بودم وقتي رسيدي كه نبود اميدي اما تو مثه معجزه رسيدي بعد يه عالم اشك و بغض و فرياد خدا تو رو براي من فرستاد خوب مي دونم جاي تو رو زمين نيست خيليه فرق تو فقط همين نيست آدماي قصه هاي گذشته به كسي مثل تو ميگن فرشته فرشته ي نجات، فرشته ي نجات تو جون ازم بخواه،اونم كمه برات رسيدي از يه جا كه آشنا بود شبيه تو فقط تو قصه ها بود تو از يه جاي خيلي دور اومدي قفل رو شكستي مثه نور اومدي تو هموني كه آرزوي من بود هميشه هر جا رو به روي من بود شبا تو خوابم تو رو ديده بودم خيلي شبا بهت رسيده بودم خوب مي دونم جاي تو رو زمين نيست خيليه فرق تو فقط همين نيست آدماي قصه هاي گذشته به كسي مثل تو ميگن فرشته فرشته ي نجات، فرشتهي نجات تو جون ازم بخواه،اونم كمه برات
عــشق... واقعا که عشق زیباست و وازه ای که وصفش تمام نشدنیست هر چقدر که از عشق بگوییم باز هم کم است عشق همه ی زیباییها را در خود دارد زیبایی دوست داشتن... زیبایی بخشش... زیبایی انتظار... زیبایی گذشت... زیبایی بهار... زیبایی پاییز... زیبایی امید به وصال که زیباترین زیباییهاست و هر زیبایی که از ذهن بگذرد... به نظر شما میشه از این همه زیبایی گذشت؟
. .. ... برای... برای تو..... براي تو مي نويسم........ براي تويي كه قلبت پـاك است... براي تويي كه تنهايي هايم پر از ياد توست... براي تويي كه قلبم منزلگه عـــشـــق توست... براي تويي كه احساسم از آن وجود نازنين توست... براي تويي كه تمام هستي ام در عشق تو غرق شد... براي تويي كه چشمانم هميشه به راه تو دوخته است... براي تويي كه مرا مجذوب قلب ناز و احساس پاك خود كردي... براي تويي كه وجودم را محو وجود نازنين خود كردي... براي تويي كه هر لحظه دوري ات برايم مثل يک قرن است ... براي تويي كه سـكوتـت سخت ترين شكنجه من است.... براي تويي كه قلبت پـاك است... برای تو... تو تو تو .......... فقط تو............
دوستت دارم را برای هر دویمان فرستادی هم من ، هم او خیانت میکردی یا عدالت ؟
روزي كه تو بيائي، براي هميشه بيائي ول ده! |
About![]()
واي اگه خون سياوش دامن شبو بگيره اگه باز به زخم رستم سهراب قصه بميره واي اگه درفش كاوه بشه باز خنجر ضحاك اگه باز از تخت جمشيد خسرويي بيفته رو خاك واي اگه كمون آرش بشكنه به دست كينه واي اگه دوباره شيرين مرگ فرهادو ببينه كاشكي بغض دماوند خون نشه قلب ستاره كاش نيا روزي كه مهتاب توي كوچه پا نذاره كاشكي از چشماي مجنون خواب ليلي رو نگيرن كاش فرشته هاي عاشق توي آسمون نميرن غم سرداراي جنگل به دل خزر ميمونه دوباره خروش كارون قلب شب رو مي سوزونه چشاي معصون زرتشت از يادارس نميره قلعه ها ميريزن اما بغض بابك نميميره ديگه از غرور اين خاك چي ميمونه چي ميمونه واسه بچه هاي البرز چه كسي قصه ميخونه
Archives7 دی 13954 تير 1395 5 مهر 1393 3 مرداد 1393 1 مرداد 1393 7 خرداد 1393 6 خرداد 1393 7 ارديبهشت 1393 1 ارديبهشت 1393 2 فروردين 1393 7 دی 1392 2 آبان 1392 7 مهر 1392 3 مهر 1392 7 شهريور 1392 3 شهريور 1392 98511 اسفند 1391 98511 دی 1391 4 آذر 1391 2 آذر 1391 1 آذر 1391 98511 آبان 1391 4 آبان 1391 1 آبان 1391 6 مهر 1391 6 شهريور 1391 98511 مرداد 1391 7 مرداد 1391 3 مرداد 1391 2 مرداد 1391 1 مرداد 1391 AuthorsLinks
عشقه من تویی...
تبادل لینک |